آزادی باجی به مردم نیست ، چرا که حق و داشته آنهاست . حکیم ارد بزرگ
کسی که آزادی می جوید ، زندانی برای اندیشه های دیگر نمی گسترد . حکیم
ارد بزرگ
آزادی ، نامی برای زینت کاخ دیوان سالاران نیست ، آزادی کوچکترین داشته
مردم است ، که اگر نباشد هیچ دودمانی برجای نخواهد ماند . حکیم ارد بزرگ
همیاری مردم ، مهمترین گزینه برای ساختن یک فرمانروایی نیرومند است و مردم
هنگامی همراه می شوند که به راستی آزاد و شاد باشند . حکیم ارد بزرگ
آزادی بدون داشتن رسانه های آزاد ، شوخی خنده آور است . حکیم ارد بزرگ
برای داوری ، باید آزاده بود . حکیم ارد بزرگ
آزادی همگان را پاس بداریم . حکیم ارد بزرگ
http://www.hakimorodbozorg.com/?p=103
۱۳۹۲ مرداد ۲۰, یکشنبه
۱۳۸۹ تیر ۲۹, سهشنبه
شيوه زندگي عامل ۵۰ درصد از مرگ و ميرهاست
کارشناسان امر بهداشت بر این باورند که عامل 50 درصد ازمرگ و ميرها، سبك زندگي افراد است .
درسال ۱۳۷۹ ، ۳۰۰ هزار نفر بعلت بيماري قلبي ، حوادث ، بيماريهاي زمان تولد يا چند ماهه اول تولد، بيماري سرطان و بيماريهاي رواني جان خود را از دست داده اند.
اين بيماري ها بر خلاف بيماري هاي عفوني و واگيردار كه تحت اثر يك عامل بيماري زا ايجاد مي شود، عوامل محيطي موجب تسهيل در انتشار آن است .
اين بيماريها درمان قطعي ندارند و تمامي اين مرگ ها ارتباط مستقيم به فرد ، محيط و سبك زندگي وي دارد. به بیان ارد بزرگ اندیشمند نام آشنا : تندرستی پاداش نیک زیستی ست . به گفته کارشناسان تنها ۲۰ درصد از مرگ و ميرها از عوامل محيطي ناشي مي شود.
دست اندركاران بايد مراقب سلامتي افراد در جامعه باشند ، و دولت بايد سلامتي را محور توسعه قرار دهد .
سایت مقالات با ارزش
http://maghaalaat.blogspot.com
۱۳۸۹ تیر ۲۰, یکشنبه
نگاهی به وضعیت و گفتمان دشمنان ارد بزرگ
کتاب دشمنان ارد بزرگ
از : بابک پرچمی
تعداد صفحات : 128 برگ
حجم کتاب : 896 کیلوبایت
فرمت : پی دی اف PDF
تاریخ انتشار : تیرماه 1389
برای دانلود کتاب "دشمنان ارد بزرگ"
می توانید از یکی از سرورهای زیر استفاده کنید :
در سایت دشمنان ارد بزرگ بخوانید :
۱۳۸۹ فروردین ۸, یکشنبه
Poshtekar & Kar
همت مضاعف ، كار مضاعف در کلام بزرگان
اشخاص بزرگ و با همت به كوه مانند، هر چه به ايشان نزديك شوي عظمت و ابهت آنان بر تو معلوم شود و مردم پست و دون همانند سراب مانند كه چون كمي به آنان نزديك شوي به زودي پستي و ناچيزي خود را بر تو آشكار سازند. « گوته »
ایرانیان هرگاه پُشتکار داشته اند شگفتی ها آفریده اند . « ارد بزرگ »
صاحب همت در پيچ و خم هاي زندگي هيچ گاه با درماندگي روبرو نخواهد شد. « ناپلئون »
آنان که مدام دل نگران ناتوانان هستند هیچ گاه نمی توانند ناتوانی را نجات بخشند ! با اشک ریختن ما ، آنها توانا نمی شوند باید توانا شد و آنگاه آستین همت بالا زد . « ارد بزرگ »
هر که در سيرت و رفتار پيشينيان نظر کند ، متذکر مي شود تا چه اندازه از همت مردان واپس مانده است . « همدون قصار »
کار ، بهترین تسکین دهنده ، افکار پریشان ، و غم است . « ارد بزرگ »
آغاز هر كار مهمترين قسمت آن است . « افلاطون »
براي پيشرفت سه چيز لازم است: اول پشتکار، دوم پشتکار، سوم پشتکار. « لرد آويبوري »
در پشت هیچ در بسته ای ننشینید تا روزی باز شود . راه کار دیگری جستجو کنید و اگر نیافتید همان در را بشکنید . « ارد بزرگ »
داشتن پشتکار ، تفاوت ظريف بين شکست و کاميابي است. « سارنف »
پشتکار گوهر مردان و زنان فرهمند است . « ارد بزرگ »
مردانگي تنها به مرد بودن نيست ؛ به همت و گذشت است. « هگل »
منبع : http://sokhan.sepehrblog.ir/more-18230.html
برچسب ها :
کار و تلاش از دیدگاه بزرگان ,همت و کار از نگاه بزرگان , همت مضاعف ، كار مضاعف در سخن بزرگان , همت مضاعف ، كار مضاعف از نگاه بزرگان , همت مضاعف ، كار مضاعف در اندیشه بزرگان , اندیشمندان ، فلاسفه و دانشمندان
اشخاص بزرگ و با همت به كوه مانند، هر چه به ايشان نزديك شوي عظمت و ابهت آنان بر تو معلوم شود و مردم پست و دون همانند سراب مانند كه چون كمي به آنان نزديك شوي به زودي پستي و ناچيزي خود را بر تو آشكار سازند. « گوته »
ایرانیان هرگاه پُشتکار داشته اند شگفتی ها آفریده اند . « ارد بزرگ »
صاحب همت در پيچ و خم هاي زندگي هيچ گاه با درماندگي روبرو نخواهد شد. « ناپلئون »
آنان که مدام دل نگران ناتوانان هستند هیچ گاه نمی توانند ناتوانی را نجات بخشند ! با اشک ریختن ما ، آنها توانا نمی شوند باید توانا شد و آنگاه آستین همت بالا زد . « ارد بزرگ »
هر که در سيرت و رفتار پيشينيان نظر کند ، متذکر مي شود تا چه اندازه از همت مردان واپس مانده است . « همدون قصار »
کار ، بهترین تسکین دهنده ، افکار پریشان ، و غم است . « ارد بزرگ »
آغاز هر كار مهمترين قسمت آن است . « افلاطون »
براي پيشرفت سه چيز لازم است: اول پشتکار، دوم پشتکار، سوم پشتکار. « لرد آويبوري »
در پشت هیچ در بسته ای ننشینید تا روزی باز شود . راه کار دیگری جستجو کنید و اگر نیافتید همان در را بشکنید . « ارد بزرگ »
داشتن پشتکار ، تفاوت ظريف بين شکست و کاميابي است. « سارنف »
پشتکار گوهر مردان و زنان فرهمند است . « ارد بزرگ »
مردانگي تنها به مرد بودن نيست ؛ به همت و گذشت است. « هگل »
منبع : http://sokhan.sepehrblog.ir/more-18230.html
برچسب ها :
کار و تلاش از دیدگاه بزرگان ,همت و کار از نگاه بزرگان , همت مضاعف ، كار مضاعف در سخن بزرگان , همت مضاعف ، كار مضاعف از نگاه بزرگان , همت مضاعف ، كار مضاعف در اندیشه بزرگان , اندیشمندان ، فلاسفه و دانشمندان
| ||||
۱۳۸۹ فروردین ۷, شنبه
15
پایان اشعار استاد فرزانه شیدا درکتاب بعد سوم آرمان نامه ی اردبزرگ
اشعار استاد فرزانه شیدا
درکتاب بعد سوم آرمان نامه ی اُردبزرگ
بخش پانزدهم(۱۵)
●
___ کوچه های رفتن ___
اگر من من بودم
در کوچه های زندگی
اگر تو بودی
در کوچه های گذر
هیچگاه زندگی
اینگونه دلتنگ نبود
وهر گز گذر فصلها
اینچنین
بی رنگ نمیشد.
ـــــ۱۳۸۲ / فرزانه شیداـــــ
۲
_____ سرنوشت______
دوباره قرعه ء تقدیر شیاد
بنام این منه سرگشته افتاد
دوباره من شدم قربانی او
که ویران دل کند مارازبنیاد
دوباره این جهان مردم آزار
در آورده صدایم را به فریاد
دوباره گوشه گیر غم رفته
به حوری شد اسیر ظلم وبیداد
دوباره تا که آرامی گرفتم
به خشمی بر دلم حرمان فرستاد
دوباره خشم خود برمن گرفته
دوباره کرده از ویران دلم یاد
دوباره چشم بر ویرانه دارد
مبادا یاوری آید به آباد
دوباره در رهم دامی نهاده
که خود صیدم کندمانند صیاد
نمیخواهد که آبادی بگیرم
چو خود اینسان مرا ویرانیم داد
مرا هر دم به اندوهی کشاند
مبادا لحظه ای این دل شودشاد
مرا ویرانه بهترمی پسندد
چو خود بنیاد این ویرانه بنهاد
اسارتهای دل خشنودی اوست
نباید دل شود از غصه آزاد
و میدانم به تزویر خودش بود
اگر در قرعه اش نام من افتاد
خدایا بس دگر رنج و عذابم
زاین دنیای ظالم...آه.. فریادددددد
_______۱۳۶۲/ف.شیدا___
۳
____ " کدام ...؟" _____
سالهاست بهارم را
به خزان فروخته ام
و رشته رشته موهایم را
به خاطرات برف
وگرمای تنم را
به سردی زمستان اندوه
گذرم از جاده های بهاری
به تابستان زندگی
چه زودگذر بوده است
من آخر صاحبش نبوده ام
و همچنان در جاده های زندگی
که براه برفیء زمستانی اندوه
میرسد.... در تکرار تکرارها
درمانده ام
کدامین صدا را باید شنید
صدای درونم را
که میپرسد: بیاد داری
یا صدائی را که میگوید
ز خاطر ببر
کدامین صدا را خواهم شنید
بکدامین گوش فراخواهم داد
در آینده ... فرداها
در کدامین جاده ها
چه خواهم کرد.....نمیدانم
آرامشم کجاست؟! ...نمیدانم
کدامین ره به جاده بهار
خواهد رسید
وقتی که نگاه مغموم است؟
اردیبهشت ۱۳۸۳ چهارشنبه
ـــــ فرزانه شیدا ــــ
۴
● صدای زندگی ...●
درصدای باران
یا صدای باد
در خش خش برگها
تا کاغذی رها در هوا
در صدای رود یا نوای موج
در چهچهه مرغ های بهاری
یا در همهمه هائی
کوچه وخیابان
آنچه همه در پی آنیم
صدای زندگیست
مانده ام با کدامین نوا
در کدامین صدا
وتا کجا میشود
دلخوش بود
مانده ام
در کشاکش بودن
دلم را در کدامین خرابه
پنهان کنم
تا درناله های پر طپش قلبم
ازپا نیافتم
و باز بشنوم نوای زندگی را
که دوراست از صدای دل
دورتر ازمن و حتی بودنم
بر جای مانده ام
فرو رفته در خویش
مانده در سکوتی دردآور
بسته لب در آروزی سخن
چگونه تاب آورم
زیستن را
آه غم هرروز چون پیچکی
در دلم می پیچد
نفس تنگ میشود
بیقراری دلم را
لرزان میکند
بی تاب میشوم
و میخواهم در صدای باد
در صدائی از زندگی
خود را فراموش کنم
تو چه میدانی چقدر سخت است
در دور دست آه کشیدن
و بی هیچ رسیدنی راه پوئیدن
و باز هیچ...هیچ ...هیچ
ایکاش اینگونه نبود
جمعه، 14 اردیبهشت، 1386
¤سروده ی : فرزانه شیدا¤
۵ ●
___درانتظار چه...؟!___
اینهمه بردر میخانه نشستیم, چه شد؟
بغض دل, بر لب پیمانه شکستیم ,چه شد؟
از خود ودیر مغان گاه گُسستیم ,چه شد؟
عهد با دلبر جانانه که بستیم ,چه شد؟
اینهمه از سر تدبیر وخرد نیز نبود
بر همه هستی ما شور دل انگیز نبود
غم بدل, پای کشان ,رفته شکستیم ,چه شد؟
زندگی غیر همان, درد غم انگیز نبود
قدرِ دانائی خود هیچ ندانیم چرا ؟
بی خرد, پای,دراین دشت کشانیم چرا؟
ناتوان ازچه شده قلب ودل ودیده ی ما ؟
دیده ودل ز چه بر نور خدائی نرسانیم؟ چرا؟
«عقل » ما را , به در خانِ خدا میخواند
«چون خدا, عقل وخرد داده , خود او میداند
اشرف روی زمینیم!... چرا منتظریم؟!
تا به کی «عمر» مگر روی زمین میماند؟!
این پریشانی ما, از سَر نادانی ماست
ناتوان بودن ما ,در َسر انسانی ماست
تا نباشد خردی ,عقل کجا راه برد؟ !
بی خرد ماندنِ ما, مایه ی ویرانی ماست
جان من ! جام مّی وساقی وجانانه کجاست
تا نباشد دلخوش , لذت پیمانه کجاست؟
ما دراین میکده , گر, خوار نشینیم , رواست
بی وضوِدل وجان,لذت ِمستانه, کجاست؟
بّه که برپا شده در راه دگر پای نهیم
وندرین غصه سرا بّه که زغمها برهیم
بی خدا ,کوردلی , با دل وچشم ونگهیم
بّه که درروح وروان ,« عشق خدا » جا بدهیم
_____ فرزانه شیدا /1388____
۶ ●
¤ غزلی باید ساخت ¤
غزلی باید ساخت تا
بگوید منو دل تنهائیم
تا بگوید زغم واشک ونیاز
تا بگوید زچه رو دردل شب
"آه" ماتم زده ای
از دل سوخته برمیخیزد
و به همراه سرشک
در کف و دامن تومیریزد
غزلی باید ساخت
از شکستن در راه
و نشستن غمناک
و به تنهائی دل
خیره شدن
غرلی باید ساخت ...
غزلی باید ساخت
¤ سروده فرزانه شیدا/1386¤
۷ ●
¤ شیشه ی دل ¤
امروز به با غ نظر می کنم ولی
درگوشه های دلم، خار غم بسی است
هرروز بر سر این شیشه ی دلم
پیوسته سنگ جفا ،دست هرکسی ست
گویا بنام زندگی اندر مسیر عمر
تا هست وهست ساز خموشی بوّد روا
درگوشه ای که دلم نغمه می زند
بازهم منم به خموشی چه بیصدا
شنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۸۷
____سروده فرزانه شیدا___
۸ ●
_____ نگاه از ..____
دل را روشنی بخش
و از ورای آن بنگر
زیبا خواهد بود
دیدنی
با امیدِدیدارِزیبائی
بوسه های طبیعت
بر تن نرم زندگی
تن نرم آب
در آغوش زمین
ریشه های درخت
بوته های سبز
گلهای رنگین
در هم آغوشی خاک
نوازش نسیم بر برگ و گل
بر چهره منو تو
نگاه سبز زمین بر ما
نگاه آبی آسمان
بر منو تو
بوسه های باران و برف
بر چهره ها بر زمین
عشق مگر چیست
آغوشی گشوده
از محبت در طپش قلبی
طپش قلبی
...در مهربانی ستودن
خواستن و
عاشقانه زیستن
بخشیدن محبت خویش
بی چشمداشتی
ما ستوده ی
زمین و آسمانیم
به حکم خدای عشق!
زندگی
بسیارعاشق ماست
مااما, به ویرانیش
کمر بستیم
ما هستی را, بی نگاه
گذشتیم و رفتیم
اما, دیگر بس
ناله های غم
دیگر بس شکایتها
ما خود,ویرانی
همه چیز بوده ایم
در زندگی ،
عشق
و باهم بودنها
ندیده ام
"هیچستان سهراب" را
میدانم
امابه هیچستان
رسیده ایم
در اوج داشتن های
همه چیز
ما خود
ترانه زندگی
بی صدا کرده ایم
ما خود
عشق رارانده ایم
به کوچه های غریب
ما خود
نامهربانی را
به خانه دل بردیم
تنهائی گزیدیم
...
درخلوتها
گاه سربر
آغوشِ ناامیدی
در کتمانِ عشق
ما به طواف
« نمی توانم ها»
«نمی شودها»
« ممکن نیست»
عادت کرده ایم
ما بی اعتباری احساس
و ناثباتی اندیشه را
آشفتگی روح خویش را
زندگی خواندیم...
اما ...
دل را روشنی بخش
واز ورای آن
زندگی را بنگر
زیبا خواهد بود
نگاهی ساده
در باور آنچه هست
در حقیقت زندگی و عشق
در دیدنِ تمامی
رنگهای زندگی
زیبا خواهد بود.
● ۱۳۸۵/۲/۱۸سه شنبه از: فرزانه شیدا●
۹
____ با من بگو ..._____
با من بگو ای شب نشینِ
بیدار دل
اکنون که در
کوچـه های خالی شب
،، نسیم سردزمستان،،
عابری تنهاست...
اینک که ستاره وماه
از میان ابرهای دلتنگی
که فروغشان را
به یغما برده است
گه بگاه
نگاه مهربان خویش
برزمین می دوزد
ازمیان مه وابر!!!
وآبهای جاری
جویبارهای تاریک
در زیر یخ
ترانه ی
رفتن ورسیدن را
به ترنم نشسته اسـت
تو در پشت پنـجره ی
اتاق تنهائیت
چه میکنی؟!
آیادیوا رهای ضخیمِ
خانه های غریب
ایستاده درکنارهـم
میتواندفاصله ی تو
با دلها باشـد؟!
پیوند عاطفه های زلال
...آیا....
دیوارها را
به تسلیم کشیده اند؟!
یا این دلهاست درحصار
در حصـاره ی خودفرو رفتن؟!
... بامن بگو...
که تنهادسـتهای رسـیده بر هم
قـدرت پیوستن دارنـد؟!
...آه...مگو جـدائی
دستهای تنها
در پشـت دیوارها
گلهای پیوند را
فسرده دیده است!!!
که دسـت دل
دیوارها را نیز
به تمسخر خواهد کشـید
اگر درکوچه های خیال
،،افکار عاشـقانه،،
در کوچه های شـهر
غـزلخوان شـبانه ها
گردند
و پیوند را
ترانه کنند!!
" فاصله "
سخنی بیش نیست
در قلب عاشقی
بایدعاشـق بود
که رازهمدلی ها را
در شبهای تنهائی
دانسته...روح را
همدم دلدار دید!
که حتی عاشقان جدا
ز یکدیگر نیز
در احساس خویش ...
همواره باهمند
هـمواره باهـم!!!
وروح را در عــشق
جـدائی از
عاشـق نیسـت
___ ف.شیدا زمستان۱۳۶۷ -اسُلو /نروژ ____
۱۰
____ وتو...رفتی _____
به هزار نغمه برایت گفتم
با هزار نگاه
با لبخندهای بسیار
وگاه بااشکهایم نیز
تا شاید گوشه ای
از آنهمه محبتی را
که دردل برتو بود
بازگفته باشم
افسوس ...
افسوس هرگر ندانستی
چگونه میتوان
اینهمه عاشق بود
چراکه هرگز
کلامم را درنیافتی
وهرگز ندانستی ...
چگونه دوستت میدارم
ورفتی...
تنهائی اینجا بامن است
خاطره هایت را
برایش بازخواهم گفت
در لحظه لحظه ی دلتنگی.... بی تو...
_____ 1387 /ف.شیدا ______
۱۱
__ گلخانه ی دنیا ____
منم آنکس که با شادی وامید
گل مهرم دراین « گلخانه» روئید
ندانستم همه رنگ وفریب است
بدنیائی پُر از اندوه وتردید
چو دنیا جایگاهی از دوروئی ست
بدی , بهتر زخوبی ونکوئی ست
حقایق جای خود داده به تزویر
جفا بینی چو راهت راستگو ئی ست
بدی , دنیا به ویرانی کشانده
دگر « گلخانه ای» برجا نمانده
اگر روید گلی باشد گل یخ
که سردی را دراین دلها نشانده
دگر از باغبان گویا , اثر نیست
نوای زندگانی را خبر نیست
همه در مشغله اندر پی سود
کسی را بر گلستانی گذر نیست
دگر دنیا شده غمخانه ای سرد
گل هر چهره ای، پژمرده وزرد
نمی خواند ، دگر بلبل بدین باغ
چه این ویرانه ای باشد پُر از درد
کنون عشـقی درون سینه ای نیست
میان سینه ها، جز کینه ای نیست
چـرا دلها همه خالی زعـشق اسـت
به قـلبی صــافیِ آئینه ای نیست
چـرا آن دل که پُـر ازعـاشقی بـود
درون خـلوتش جز گــریه ای نیست
درونِ سینه ی عاشـق ، خـدایا
به جز غمهادگر گنجینه ای نیسـت
27 خرداد 1360
____ فـرزانه شــیدا ____
۱۲
____ بگوید با او...از ف.شیدا______
آسمان چون تو نبود
آسمان همواره
در غروب رفتن
پا بپای خورشید
رفته تا لحظه آخر با او !
تا که در بدرقه خویش بگوید با او
باز فردا برگرد !
____ اسفندماه 1384 ف. شیدا _____
۱۳
_____ خدا یارت , ف.شیدا ______
توخود در باور چشمان من دیدی
که پر ازاشک واندوهی توان فراسا
بدرد وغصه واندوه تو
پرپر زدم روزی
وتو ...حتی
برای دیدن اندوه ورنجِ مانده در قلبم
نفهمیدی که گر مهری بدل
برتو نباشد بر دل وسینه
چرا باید بدینسان
در غمت آشفته وخون دل شوم هردم
که دریادت
ترا غمگین به کُنج خاطر خود
باز میبینم
نمیدانی
وتو هرگز ندانستی که این دل
...رنجهایت را
بدوش خود کشد هرباره وهربار
که تو درغصه ای درسینه آشفتی
تواما این نمیدانی
ومن دلخسته از گویائی مهرم
کنون راهی شدم بر روزگارخود
که خود هم دردلم انبار غم بودم
ولی در رنج تو همواره ...همراهت
تواما این نمیدانی
تواما این نمیفهمی
...
برو دیگر , که من هم
خسته از تکرار تکرارم
که منهم خود گرفتارم
که منهم بیش ازاین
تاب وتوانم نیست
که دردت را بدل هردم کشم روزی
برو دیگر
گخ من دلخسته از این بازی تکرار
سپردم قلب تو بر روزگار تو
خدایم یاورت باشد
که دردل در ,دعایم جاودان هستی
_____ فرزانه شیدا/ 1388 _____
۱۴
___ انتظار _____
صدایم کن که از
انتظار بیزارم
از دلتنگی آشفته
صدایم کن
که در بیصدائی سکوت
تیک تاک ساعت
بدلم می کوبد
و تنفس هر بار
قفس سینه ی من را به فشار
باز آلوده بخون می سازد..
قلب خونین مرا باور کن
و مرا باز بخوان
که دلم , دلتنگ است
و فقط منتظر آن لحظه ست
که تو یکبار دگر
نام مرا
بر لبت ساز کنی
بر لبت ساز کنی
____ فرزانه شیدا____
۱۵
____ من آن نیستم ...___
من آن نیستم ...نه...
نه آنکس که
جامه دان سفر پرکرده بود
,در شوق دیدار
با هزار آرزو....
در پائی که پر میکشید
تا رسیدن به تو...
تا در آغوش جویمت!
...نه من آن نیستم
...نه....
که چون رسید...
سکوت خامُش پنهان تو
درگردش ِحیرانِ سرگردانیِ
در شهرتو
گریانش کرد!...
پریشانی ِجستجوی نگاه تو
آزرده گی قلبش شد!...
من آن نیستم ...نه...
که سرسپرده , دل سپرده ,
جان سپرده د خویش
اما بی دل ...« بازکشتنم » را
به خویش نمیدیدم
اگرچه باز گشته بودم ,
در بی توماندن ها....
نه , من آنکس نیستم
نه آن زنده ی دیروز...
اما خسته در خموشی ها
نه دلشکسته ی امروز ...د
ر سکوت عمیق خیره بودن ها
درهیچِ هوا...
باز درسکوت
... وخاطره ی بودنت ,
محو میشد
محو میشد
در نگاه نومید لحظه هایم
که چندان نیز بازگشتت را
انتظار نمی کشید
نه دراینهمه بی تفاوتی تو,
در شکست سختِ خاموش
من در جستجوی دیروزی یافتنت!
بازگشتم ووای در خیرگی,
میانِ هیچ ِهوا
سکوت کردم
سکوت ...سکوت
لب به سخن باز نمیشد
نه توان اشک نه توان
حرف نه حتی توان زیستن
هیچ درمن نبود...
هیچ درمن نمانده بود
وخاطره بودنت ...
محو میشد
در اندوهی که دیگر
درپی جامه دان سفر نبود
نه دیگر بسوی تو
نه برای باردیگر شکستن
وزندگی محو میشد
درهیجِ من ...
که بی تو
زندگی نمیشناخت
ونه دیگر شوق
زندگی کردن را
___فرزانه شیدا /1388-اُسلو نروژ____
۱۶
___ بیهوده, ___
هنوز غبار ازتن
پاک نکرده بودم
که غبارآلوده تن
در گردباد افکارم ,
خویش را باختم
وقتی که
گلستان احساسم را
در میان شنهای
غبارالوده تردید
گم کردم
درکویر تنهائی غمناکی ,
که تو مرا بدان خواندی
ومیگفتی کنار دریاست
دریائی که دوستش میداری!
وامروز ...آه ...
میدانستم
که دیروزها
باز نمیگردد ...
ودر آندم
که بدنبالت میگشتم
همراه تو, چیزی در,
درونم گم کردم
چیزی را...
چه؟ ...هنوز نمیدانم !
تراکه گوئی, برای همیشه
گم کرده بود دلم
وپیدایت نمیکرد
هرچه درخویش کاوشگر
امید بودم
امیدم بودی , آری امیدم
بی آنکه بدانی
گلستان دیروز هستی ام
درکویر ناامیدی های تو
گم شد
وگم کردم ترانیز
وخود را, هم!
درتنهائی مرکبار سکوتی
که درآه
هیچ چیز پیدا نبود
چیزی را
گم کرده بودم
...چه ؟نمیدانم
...نپرس....دیگر مپرس
چیزی درمن شکسته است
باور بود یا اعتماد
عشق بود یاامید
نمیدانم
دست دراز نمی کنم
که میدانم دستم کوتاه
امیدم بیهوده بود
چیزی درمن گم شد
چیزی درمن شکست
چه؟ نمیدانم!
____ فرزانه شیدا/ 1388/اُسلو-نروژ____
۱۷
___چه شد ...____
شب به شب غرق سوالم بادل لبریز درد
آتش اندوه را بیرون دهم با "آه سرد"
سینه ام سوزدار "آهِ ًغمین" ماندبدل
باهمه افسردگی های دلم،بایدچه کرد؟!
سرزنومیدی گذارم سجده گون برروی خاک
پرسم ازدنیا"چه شدآن مهربان دلهای پاک؟!"
پرسش دل تاسحر،تکرارمیگرددمدام
پرسشی از قلب وعمق سینه ای،اندوهناک!
مهربانی کو ؟وفاکو؟عشق کو؟دلدار کو؟
سینه ا ی بربی کسی ها ی دلی،غمخوارکو؟!
پُر طپش قلبی برای عشق ورزیدن چه شد؟!
یک نگاه عاشقِ غمگین، به شب بیدارکو؟!
آنگهم از یأس ونومیدی کشم "آه"از درون
"آه فریاد من غمگین بّود از قلب خون"!
گویم آخرمهر مُرده،دلبرودلدارنیز
قلب من بس کن! دگرچرخی مزن گرد جنون!!!
هرنگاهی برجمالی خیره میگرددچنان
گوئیاعشق ومحبت رافقط جویددرآن
لیکن این دیده پرازنیرنگ وتزویروریاست
معنی دیگر نداردجان من !،اینرابدان!
گرعروسک بودی ودرسینه ات قلبی نبود
گرفضائی پُر نمیشدازتن وجان ووجود
شایدآنگه میشدی همرنگ دیگرمردمان
"ازهمه بی مهری دنیاترادردی نبود"!
ای دریغ ...
ای دریغ اززندگی زیراچوآن رنگین کمان
رنگهادارد ولی ازآن دورنگی هافغان!!
بسکه دیدم ازهمه نامردی و نامردمی
زین پس از مهرومحبت هم نمیگیرم نشان
___سروده استاد فرزانه شیدا ۱۳۶۲ مردادماه___
پایان اشعار فرزانه شیدا در 15 بخش هر بخش 20 شعر نوشته شده درکتاب بعد سوم آرمان نامه ی اُردبزرگ به قلم: استاد فرزانه شیدا
| ||||
Mihan Nameh-e Orod Bozorg
نام کتاب : میهن نامه ی ارد بزرگ
نوشته : مسعود اسپنتمان
فرمت : پی دی اف
حجم : 873 کیلوبایت
از آدرس زیر کتاب را دانلود کنید
http://greatorod.files.wordpress.com/2010/03/mihan-namehe-orod-bozorg1.pdf
منبع :
| ||||
Chokouh Omrani (Daghigh) "Arman Name Orod le grand"
آرمان نامه - ارد بزرگ
"Arman Name Orod le grand"
شکوهه عمرانی (ژنو ، سوئیس)
(Chokouh Omrani (Daghigh
شکوهه عمرانی را بیشتر اهل ادب و شعر با نام شیرین می شناسند او زاده شهر "سهراب" کاشان همیشه زیبا است . تحصیلات خود را تا پایان دوره متوسطه در زادگاهش بوده ، سپس به منظور ادامه ی تحصیل به تهران می آید و تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته ی مترجمی در همان جا به پایان می رساند . مدتی در سازمان برنامه و بودجه بعنوان کارشناس مشغول به کار می شود و بعد از چند سال خدمت در این سازمان بعلت ماموریت همسرش به سویس می آید و در ژنو موفق به اخذ دیپلم زبان فرانسه از دانشگاه این شهر می گردد او موفق می شود مدرک خدمات اجتماعی از انستیتو مطالعات اجتماعی را نیز کسب کند .در ژنو در سازمانهای مختلف فرهنگی مشعول به کار می شود و هم اکنون عضو چندین سازمان خیریه فرهنگی و هنری می باشد .از 5 سال پیش شروع به سرودن شعر می نماید . در واقع ذوق سرودن شعر در او با خواندن اشعار پدر بزرگش سید رضا صانعی کاشانی جان می گیرد و مرگ مادر شوریدگی و سرآیندگی را در او به وجود می آورد و نخستین شعرش را برای مادرش می سراید . کمی بعد شروع به ترجمه ی اشعار می کند این در حالیست که همزمان در یک موسسه ی پزشکی مربوط به امور تغذیه مشغول به کار است . او هم اکنون مدیر سایت وزین و پر بار کلید تمدن ( مرکز انجمن سویس ژنو ) به آدرس http://chokouh.tk می باشد .
شاعر توانا فرزانه شیدا که او هم در خارج از ایران و کشور نروژ زندگی می کند اشعار و ترجمه های " شیرین " را بسیار می پسندد و آثارش را دارای روح و زیبای خاصی می داند .
برای شکوهه عمرانی ، شاعر و سراینده عزیز کشورمان آرزوی سلامتی ، بهروزی و طول عمر می نماییم .
Chokouh Omrani est née à kashan une ville historique d'Iran. Elle poursuit ses études primaires et secondaires dans sa ville natale. Ensuite elle continue ses études à l'Université de Téhéran dans la branche de traduction. Quelques années plus tard, elle commence à travailler au Ministère du Plan et du Budget et peu après, elle part pour la Suisse, à Genève, où elle obtient un diplôme de littérature française à l'Université de Genève. Ensuite, elle obtient également le certificat de formation pour l'encadrement des activités du temps libre de l'Institut d'Etudes Sociales. A Genève elle commence à travailler dans différentes organisations culturelles et actuellement elle est membre de plusieurs associations culturelles et artistiques. Depuis 5 ans, elle compose des poèmes et peu à peu traduit des poèmes de français en persan et vice- versa. Elle dirige actuellement le site internet appelé « La clé de la civilisation » à l'adresse: http://chokouh.tk
---
خلاصه زندگی نامه ارد بزرگ
- بی شک ارد بزرگ برجسته ترین اندیشمند حال حاضر ایران است
- اندیشه های او در کتابی با عنوان آرمان نامه گرد آوری شده است
- روح میهن پرستی و توجه ویژه اش به انسانیت بر سراسر نوشته هایش حاکم است
- تا کنون در دهها کتاب به اشکال گوناگون به طرح نظریات و افکار او پرداخته اند
- دو نظریه مشهور دارد به نام های قاره کهن و کهکشان بزرگ اندیشه
- دارای هواخواهان بسیار در رده های مختلف کشورهای آسیای میانه است
- از دوستانش می توان به احمد شاه مسعود اشاره کرد و بسیاری معتقدند احمد شاه مسعود در پنج سال پایانی زندگی خود به خاطر ارتباط با او از یک چریک صرفا مذهبی تبدیل به یک مبارز ملی شد.
- داده های موتور جستجوگر گوگل نشان می دهد او پر طرفدارترین نخبه زنده ایرانیست
- ریشه خانواده گی او را در تبار سلجوقیان می دانند همانهایی که شاهنامه را تکثیر کردند و تاریخ خورشیدی را در مقابل تاریخ قمری به ایرانیان عرضه نمودند .
- پارسی زبانان از پند های اخلاقی و اجتماعی او بیشترین استقبال را نموده اند .
Biographie
Sans doute, Orod le grand est le plus prééminent anxieux de l'Iran actuelle
Ses réflexions ont été réunies dans un livre qui est appelé « Arman Namé »
Le patriotisme et son attention particulière à l'humanité règne dans tous ses écrits
Jus qu'à présent une dizaine de livres ont été écrit au sujet de ses opinions et ses pensées
Il possède deux commentaires célèbres appelés « vieux continent » et la « grande galaxie de réflexion »
Il a beaucoup d'adeptes dans les pays du Moyen Orient
Parmi ses amis on peut nommer « Ahmad shah » et beaucoup de gens sont de l'avis qu'Ahmad shah dans les 5 dernières années de sa vie, grâce à des relations avec Orod soit devenu un combattant national
Le moteur de recherche de Google montre qu'il est l'un le plus populaire génie vivant Iranien. Ses racines sont attribuées au « Saljooghian ». Ceux qui ont reproduit « shahname » et ont crée le calendrier solaire en face de calendrier lunaire
Ses œuvres ont beaucoup de succès parmi ceux qui sont de langue persane
---
عشق
عشق همچون توفان سرزمین غبار گرفته وجود را پاک می کند و انگیزه رشد و باروری روزافزون می گردد . ارد بزرگ
عشق چنان شیفتگی در نهان خود دارد که سخت ترین دلها نیز ، گاهی هوس شنا در آن را می کنند . ارد بزرگ
هیچ گاه عشق به همدم را پاینده مپندار و از روزی که دل می بندی این نیرو را نیز در خویش بیافرین که اگر تنهایت گذاشت نشکنی و اگر شکستی باز هم نامید نشو چرا که آرام جان دیگری در راه است . ارد بزرگ
کمک به همگان ، عشقی است که به برجستگان کمک می کند راه های سرفرازی را بیابند . ارد بزرگ
L'amour
L'amour purifie les corps poussiéreux et accroit le développement. Orod le grand
L'amour possède un grand pouvoir d'attirance et parfois les cœurs les plus durs ont envie d'y nager. Orod le grand
Ne crois pas que ton compagnon t'aimera pour toujours. Depuis le jour où tu t'attaches à lui, prépare-toi de ne pas désespérer le jour ou il te quittera. Et si c'est le cas, ne perds pas l'espoir puisqu'un autre compagnon est sur le trajet. Orod le grand
Aider les autres est un amour qui aide les prééminent à trouver le chemin de bonheur. Orod le grand
---
فرمانروا
فرمانروای بزرگ مردم خویش را در هیچ کجای دنیا از یاد نمی برد و همیشه پناه آنان است . ارد بزرگ
سردمداران ناشایست ترسشان از ناکارآمدیشان نیست ، دوری از فرمانروایی آنها را می ترساند ! ارد بزرگ
مردم به دنبال گزارش روزانه فرمانروایان نیستند! آنان دگرگونی و بهروزی زندگی خویش را خواستارند !! . ارد بزرگ
فرمانروای دانا می داند ، هیچ ندای با کُشتن خفه نمی شود . ارد بزرگ
فرمانروایان تنها پاسخگوی زمان حال خویش نیستند آنها به گذشتگان و آیندگان نیز پاسخگویند . ارد بزرگ
Les dirigeants
Un grand dirigeant n'oublie jamais son peuple nulle part dans le monde et le protège en permanence. Orod le grand
Les dirigeants incapables n'ont pas peur de leur incapacité, ils ont peur de ne plus être dirigeant. Orod le grand
Le peuple ne demande pas le rapport journalier de ses dirigeants. Il réclame le changement et l'amélioration de sa vie. Orod le grand
Un dirigeant sage sait bien qu'aucune voix ne peut être étranglée en tuant. Orod le grand
Les dirigeants ne sont pas seulement les répondants du présent, ils sont aussi les répondants du passé et du futur. Orod le grand
---
پیران
پیران اندیشمند به ریشه ها می پردازند نه به شاخه ها . ارد بزرگ
پیران جهان دیده برای گفتگو با جوانان مانع تراشی نمی کنند . ارد بزرگ
Les personnes âgées
Les personnes âgées anxieuses, s'occupent des racines, ils ne s'occupent pas des branches. Orod le grand
Les personnes âgées expérimentées, ne cherchent pas de prétextes pour communiquer avec les jeunes. Orod le grand
--
خنده
آنکه همیشه لبخندی بر لب دارد شادی را به همگان هدیه می دهد . ارد بزرگ
خنده در ورای خود رازها در سینه دارد . ارد بزرگ
خنده طبیعی زیباست و نوای زندگیست . ارد بزرگ
Le sourire
Celui qui sourit, offre la joie à tous. Orod le grand
Le rire a beaucoup de secret au delà de soi. Orod le grand
Le rire naturel est très beau, c'est la mélodie de la vie. Orod le grand
---
کودکی
پوزش خواستن از پس اشتباه ، زیباست حتی اگر از یک کودک باشد . ارد بزرگ
رسیدن به راستی و درستی چندان سخت و پیچیده نیست کافیست کمی به خوی کودکی برگردیم . ارد بزرگ
هرگز به کودک خویش نگویید پیشه آینده اش چه باشد همواره به او ادب و ستایش به دیگران را آموزش دهید چون با داشتن این ویژگیها همیشه او نگار مردم و شما در نیکبختی خواهید بود و اگر اینگونه نباشد هیچ پیشه ای نمی تواند به او و شما بزرگواری بخشد . ارد بزرگ
کودکی که گناه خویش را بدون پرسش ما به گردن می گیرد در حال گذراندن نخستین گام های قهرمانی است . ارد بزرگ
L'enfance
S'excuser à la suite d'une erreur est beau, même si ça vient de la part d'un enfant. Orod le grand
Etre capable de dire la vérité, n'est pas difficile. Il suffit de retourner vers notre enfance. Orod le grand
Il ne faut jamais imposer à un enfant sa profession du futur. Il faut lui apprendre à admirer les gens et à agir poliment envers eux. En ayant ces caractéristiques, il sera toujours le centre d'attention et vous serez heureux. Autrement, aucun métier ne peut donner de satisfaction ni à lui ni à vous. Orod le grand
Un enfant qui accepte sa faute sans qu'on le lui demande, est en train d'expérimenter les premiers pas d'un héro. Orod le grand
---
انتخابات
امروزه ، انتخابات آزاد تنها راهکار ادامه زندگی سیاسی فرمانروایان است . ارد بزرگ
انتخابات آزاد ، دشمن هیچ یک از باورهای توده مردم نیست . ارد بزرگ
L'élection
Aujourd'hui, l'élection libre est la seule façon de continuer à diriger un pays. Orod le grand
L'élection libre n'est pas contre les opinions du peuple. Orod le grand
---
ادب
ادب نمایه آغازین خرد است. ارد بزرگ
ادب با پول ، دانش و آموزش بدست نمی آید ادب دارای ریشه است ریشه ایی به بلندای تاریخ . ارد بزرگ
ادب خویش را هیچ گاه فرو مگذار ، با وجود آنکه مورد ریشخند باشی ! . ارد بزرگ
La politesse
La politesse est le début de la sagesse. Orod le grand
La politesse trouve ses racines dans l'histoire, on ne peut pas l'obtenir ni par la richesse ni par la connaissance. Orod le grand
Soyez polie même si on se moquent de vous. Orod le grand
---
گیتی
نرمش و سازگاری با گیتی از هر کمین دلهره آوری ، رهایی مان خواهد بخشید . ارد بزرگ
گیتی همواره در حال زایش است و پویشی آرام در همه گونه های آن در حال پیدایش است . ارد بزرگ
L'univers
Se mettre en accord avec l'univers, nous protégera de toutes sortes d'angoisses. Orod le grand
L'univers est toujours en train de renaitre, et une évolution tranquille dans tous ses aspects est en train de se manifester. Orod le grand
---
زیبایی
تن پوشی زیباتر از سرشت و گفتار نیکو سراغ ندارم . ارد بزرگ
زیبارویی که می داند زیبایی ماندنی نیست پرستیدنی ست. ارد بزرگ
آنکه زیبایی خرد را ندید ، گرفتار زیبایی آدمیان شد و بدین گونه از هر چه داشت تهی گشت . ارد بزرگ
زمین هر روز هزاران هزار گل زیبا به ما ارزانی می دارد اما کمتر کسی زمین را می بیند . ارد بزرگ
La Beauté
Je ne connais pas d'habit plus beau que les bonnes paroles. Orod le grand
Une belle créature qui est consciente que sa beauté n'est pas durable, est un être adorable. Orod le grand
Celui qui n'a pas vu la beauté de la sagesse, est tombé dans la beauté des individus et ainsi il s'est vidé de tout ce qu'il possédait. Orod le grand
Notre terre nous offre tous les jours des milliers de belles fleurs, mais peu de gens voient la terre. Orod le grand
---
باران
به هنگام نکوهش هنگامه باران ، به بهره اش نیز بیاندیش . ارد بزرگ
بارش باران تپش زندگی و مهربانی است . ارد بزرگ
La pluie
Au lieu de critiquer la pluie, pense plutôt à ses bénéfices. Orod le grand
La pluie est le battement de la vie. Orod le grand
---
دشمن
اگر می خواهی کسی را بزرگ کنی ، پیوسته از او به دشمنی یاد کن . ارد بزرگ
دشمن ! دشمن است ، فریب زبان چرب دشمن را مخور . ارد بزرگ
L'ennemi
Si tu veux mettre quelqu'un en valeur, il faut le prendre comme ennemi. Orod le grand
Un ennemi reste ton ennemi, ne tombe pas dans le piège de ses flatteries. Orod le grand
---
سیاستمداران
آدمهای پلیدی هستند که با زمان سنجی مناسب ، از نگرانی های همگانی بهره می برند و خود را یک شبه رهایی بخش مردم می خوانند . ارد بزرگ
اهل سیاست پاسخگو هستند ! البته تنها به پرسشهایی که دوست دارند ! . ارد بزرگ
مهم ترین رازهای نهان سیاست بازان ، چیزی جز پیگری اندیشه مردم کوچه و بازار نیست . ارد بزرگ
کوشش های سیاسی برای جوانان ، مردابی مرگبار است . ارد بزرگ
Les politiciens
Les politiciens sont des gens malhonnêtes. ils profitent des inquiétudes universelles et se considèrent comme des sauveurs du peuple. Orod le grand
Les politiciens sont des répondants ! Mais seulement à des questions qui les intéressent. Orod le grand
Le plus grand secret caché des politiciens, c'est de suivre les réflexions du peuple. Orod le grand
Les efforts politiques pour les jeunes sont considérés come un étang mortel. Orod le grand
---
بخشندگی
بخشنده از دست نمی دهد او همواره در حال بدست آوردن است . ارد بزرگ
بخشندگان فرمانروایان بی تاج و تخت میانه مردمند . ارد بزرگ
برای رسیدن به بلندای بخشندگی باید از آز وجود خویش بگذری . ارد بزرگ
La générosité
Celui qui offre ne perd pas, il est toujours en train de gagner. Orod le grand
Les généreux sont les dirigeant sans couronne du peuple. Orod le grand
Pour arriver au sommet de la générosité vous devez surmonter votre cupidité et votre égoïsme. Orod le grand
---
وطن
میهن پرستی ، همچون عشق فرزند است به مادر . ارد بزرگ
میهن پرستی و آزادیخواهی کلید درمان بسیاری از ناراستی هاست . ارد بزرگ
از سفر کرده ، ارزش سرزمین مادری را بپرس . ارد بزرگ
آنهایی که از زادگاه خود می روند تا رشد کنند با سپری شدن روزگار می فهمند بزرگترین گنج زندگی را از دست داده اند و آن زادگاه و میهن است . ارد بزرگ
ستایش گران میهن ، زنان و مردان آزاده اند . ارد بزرگ
Le patriotisme
L'Amour patriotique ressemble à l'amour d'un enfant pour sa mère. Orod le grand
La patriotisme et le libéralisme soignent de nombreux troubles. Orod le grand
Il faut demander la valeur de la patrie à celui qui a voyagé. Orod le grand
Ceux qui quittent leur patrie pour s'épanouir, vont se rendre compte qu'ils ont perdu un grand trésor : leur patrie. Orod le grand
Les admirateurs de leur patrie sont les femmes et les hommes délivrés. Orod le grand
---
راز
کلید رازهای بزرگ ، در ژرفای کمی نیست . ارد بزرگ
هر چه بلند پروازتر باشیم به رازهای کمتری بر می خوریم . ارد بزرگ
با آدمهایی که همیشه از شما می خواهند حرفاهایشان را به این و آن نگویید کمتر گفتگو کنید . ارد بزرگ
هر حرفی راز نیست ، اگر سخنی را راز می دانید آن را به کسی نگویید و اگر گفتید دیگر نگویید این را به کسی نگو ! چرا که خود شما توان نگهداری آن را نداشته اید چه برسد به شنونده سخن شما . ارد بزرگ
همسران ، اگر رازهای زندگی خویش را بیرون نبرند خیلی کمتر به غم جدایی گرفتار آیند . ارد بزرگ
Le secret
La clé des grands secrets ne se trouve pas dans des lieux peu profonds. Orod le grand
Plus nous sommes ambitieux, moins nous rencontrons des secrets. Orod le grand
Communiquez peu avec les gens qui vous demandent de ne pas transmettre aux autres ce qu'ils vous ont raconté. Orod le grand
Toutes les paroles ne sont pas secrètes, si vous considérez une parole come secrète, n'en parlez pas aux autres et si vous en parlez, ne dites pas qu'il ne faut pas en parler! parce que vous–mêmes vous n'avez pas su garder le secret. Orod le grand
Si les couples ne racontent pas aux autres les secrets de leur vie, c'est peu probable qu'ils se séparent. Orod le grand
---
فریاد
خاموشی بیشه نبرد ، فریادها در سینه دارد . ارد بزرگ
مهرورزی و ستایشگری درمان بسیاری از دردهای آدمیان است . ارد بزرگ
آنکه خودخواه است توان ستایشگری و مهرورزی ندارد او بسیار تنهاست . ارد بزرگ
Le cri
Le silence, a beaucoup de cri dans son cœur. Orod le grand
L'affection et l'admiration soignent toutes les peines. Orod le grand
L'égoïste n'est pas capable d'admirer et d'aimer, il est trop seul. Orod le grand
---
پیمان
استوارترین پیمانها آنهایست که با اندیشه مان پذیرفته ایم . ارد بزرگ
پیمان با دستها و کاغذها بسته نمی شود پیمانها را با چشم ها هک می کنند . ارد بزرگ
میدان پیمان های گسسته ، همچون مردابی دهشتناک است که باید از آن گریخت . ارد بزرگ
Le contrat
Les contrats que nous avons acceptés en réfléchissant, sont les contrats les plus solides. Orod le grand
Les contrats ne se font pas avec les mains et les papiers, ils se font avec les yeux. Orod le grand
Les contrats cassés ressemblent à un étang. Il faut les éviter. Orod le grand
---
لبخند
چه زیبایند آنانی که همیشه لبخندی برلب دارند . ارد بزرگ
آنکه همیشه لبخندی بر لب دارد شادی را به همگان هدیه می دهد . ارد بزرگ
خنده در ورای خود رازها در سینه دارد . ارد بزرگ
خنده طبیعی زیباست و نوای زندگیست . ارد بزرگ
Le sourire
Quelle beauté ! Ceux qui ont le sourire sur les lèvres. Orod le grand
Celui qui sourit, offre la joie à tous. Orod le grand
Au delà du rire il ya bien des secrets. Orod le grand
Le rire naturel est beau, c'est la mélodie de la vie. Orod le grand
---
تنهایی
تنها تنهایی کارآمد است که همراه باشد با پژوهیدن و کاویدن در خرد و دانش . ارد بزرگ
خویشتن و مردم را هنگامی می شناسی ، که تنها شوی . ارد بزرگ
تنهایی برای جوان ارزشمند ، و برای پیر آزار دهنده است . ارد بزرگ
La solitude
La solitude est bénéfique lorsqu'elle est accompagnée de recherche de connaissance et de sagesse. Orod le grand
C'est en étant seul que tu pourras te connaître toi-même et les autres. Orod le grand
La solitude est précieuse pour les jeunes et ennuyeuse pour les personnes âgées. Orod le grand
---
بدگویی
بدگویی ، رسوایی در پی دارد . ارد بزرگ
کسی که بدگویی می کند خواری را به جان می خرد . ارد بزرگ
بدگویان را تنها بگذارید تا درون مایه چرکین آنها شما را نابود نسازد . ارد بزرگ
شاید در کوتاه مدت بدگویان به هدف خود نزدیک شوند اما در بلند مدت رسوای جهانند . ارد بزرگ
La médisance
La médisance conduit au déshonneu. Orod le grand
Celui qui médit se met en bas. Orod le grand
Il faut éviter les médisants afin que leur saleté intérieure ne vous détruise pas. Orod le grand
Peut être à court terme les médisants arrivent à leur but mais à long terme ils seront déshonorés. Orod le grand
---
پشیمانی
پشیمانی، اولین گام برای پوزش است. ارد بزرگ
درحالی که مردم برای اشتباه ناکرده هم باید پوزش بخواهند ! سیاستمداران پر اشتباه خود را عاری از هر گونه ایراد می دانند و برای همین هیچ گاه پوزش نمی خواهند . ارد بزرگ
آنکه پوزش نمی داند چیست! مناسب دوستی نیست . ارد بزرگ
از پس پشیمانی می توان راههای تازه ایی را برای نجات یافت . ارد بزرگ
پشیمانی که ما را به راه راست نکشاند ، هیچ ارزشی ندارد . ارد بزرگ
تنها پشیمانی را باید بخشید که بر اشتباه خود آگاه شده و آن را بر زبان جاری می سازد . ارد بزرگ
Le regret
Le regret est le premier pas pour s'excuser. Orod le grand
Le peuple doit s'excuser même pour une erreur non commise, alors que les politiciens se montrent innocents et ne s'excusent jamais. Orod le grand
Celui qui ne sait pas s'excuser, ne mérite pas d'être notre ami. Orod le grand
Au-delà des regrets on peut trouver de nouveaux chemins pour sauver. Orod le grand
Lorsque le regret ne nous conduit pas au chemin droit, il n'a aucune valeur. Orod le grand
Il faut seulement pardonner à celui qui reconnait son erreur et en parle. Orod le grand
---
نامدار
نامداران ابتدا از نام خویش گذشته اند . ارد بزرگ
نامداران ماندگار آنانی اند که سرشتی نیکو و دلی سرشار از مهر دارند . ارد بزرگ
نامدار کهن اسطوره و راهبر دوران هاست ، سرشت او با خوی مردم سرزمین خویش همگون است نه با سرشت فرمانروایان . ارد بزرگ
Célèbre
Les gens célèbres ont d'abord renoncé à leur nom. Orod le grand
Les célèbres éternels sont ceux qui possèdent une bonne nature et un cœur plein d'amour. Orod le grand
Le célèbre du passé est le guide du temps, sa nature est identique à celle du peuple et non avec celle du dirigeant. Orod le grand
---
پیوند
پیوند از پس تنهایی رخ می دهد ، ارزش می یابد و توان را چندین برابر می کند ، پس باید هر پیوند پاکی را شاد باش گفت . ارد بزرگ
پیوند پاک ، پیوندی ابدی است . ارد بزرگ
پیوندمان را با یاد آوری سرشت نیکمان نیرومندتر سازیم . ارد بزرگ
پیوند ما تنها با زندگان نیست همه ما پیوندی ابدی با نیاکان و اسطوره های سرزمین خویش داریم . ارد بزرگ
L'alliance
L'alliance vient à la suite de la solitude, prend la valeur et multiplie la capacité. Il faut donc féliciter n'importe quelle alliance pure. Orod le grand
L'alliance pure est une alliance éternelle. Orod le grand
Faisons notre alliance plus forte en nous rappelant notre bonne nature. Orod le grand
Notre alliance n'est pas uniquement avec les vivants. Nous avons tous des liens éternels avec nos ancêtres. Orod le grand
---
ترس
سربازی که می ترسد ، جان خود و دیگر سربازان را به خطر می افکند . ارد بزرگ
چه بیچاره اند مردمی که ، قهرمانشان بزدل است . ارد بزرگ
برای دلهره شبانگاهان ، نسیم گرما بخش خرد را همراه کن . ارد بزرگ
خردمندان ترس را هم به بازی می گیرند . ارد بزرگ
ترس می تواند پیشرفت و رشد به همراه آورد اما این پیشرفت هم در نهایت توان آرام سازی روان آدمی را ندارد ، سخن دلنشین خردمندان دل ها را آرام می کند . ارد بزرگ
La peur
Le soldat peureux, met en danger sa vie et celle des autres soldats. Orod le grand
Quelle pitié pour les gens dont le héro est peureux. Orod le grand
Pour la peur de la nuit, prends avec toi le vent doux de la sagesse. Orod le grand
Les sages se moquent de la peur. Orod le grand
La peur peut apporter le développement, mais ce développement n'a pas la capacité de calmer l'esprit de l'home. La parole des sages rend les cœurs paisible. Orod le grand
---
نگاه
نگاه خردمندان به ریشه ها می رسد و دیگران گرفتار نمای بیرونی آن می شوند . ارد بزرگ
نگاه درون و برون ما ، از خویشتن خویش آغاز و بدان خواهد انجامید . ارد بزرگ
درون ما با تمام جزئیات ، از نگاه تیزبین اهل خرد پنهان نیست . ارد بزرگ
نگاه زمینیان ، تهی است از انوار آسمانیان . ارد بزرگ
Le regard
Le regard des savants va à la racine et les autres voient uniquement les fa竞s. Orod le grand
Notre regard intérieur et extérieur commence par nous-mêmes et finit par nous-mêmes. Orod le grand
Notre intérieur avec tous ses détails, n'est pas invisible pour les savants . Orod le grand
Le regarde des terrestres est vide des lumières célestes. Orod le grand
---
انتقام
تاراج و شورش هیج گاه بهانه تاراج و شورش دیگر نیست . ارد بزرگ
گذشت را می توان در مورد آدمها به کار گرفت اما باید دانست این درس از آن آدمهاست نه کشورها ، سکوت در مقابل وحشی گری دشمن هیچگاه درست نیست . ارد بزرگ
نادانی و پستی یک نفر در گذشته ، نمی تواند میدان انتقام از خاندان او باشد . ارد بزرگ
La vengeance
La révolution n'est pas un prétexte pour une autre révolution. Orod le grand
On peut pardonner aux gens mais il faut savoir que c'est une leçon pour les individus et non pour les pays. Le silence en face de la barbarie de l'ennemie n'est pas acceptable. Orod le grand
L'ignorance d'un individu dans le passé ne veut pas dire de se venger de sa famille. Orod le grand
---
هیچ
فریبکار و نیرنگ باز هیچ پایگاهی نخواهد داشت آخرین و ترسناکترین درسی که خواهد آموخت تنهایی ست . ارد بزرگ
هیچ کدام از ما ، همه چیز را در اختیار نداریم پس به هم نیازمندیم برای برآوردن نیازهایمان باید به ادب میدان دهیم . ارد بزرگ
هیچ گاه برای آغاز دیر نیست ، همین بس که به خود بگویم این بار کار ناتمام را ، پایان می دهم . ارد بزرگ
هیچ کس و هیچ چیز نمی تواند از پویندگی ما جلوگیری کند . ارد بزرگ
هیچ فرازی در برابر آدم های پاکباخته توان ایستادگی ندارد . ارد بزرگ
Rien
Le séducteur n'aura aucun appui, la dernière leçon qu'il apprendra c'est la solitude. Orod le grand
Aucun de nous, ne possède tout, nous avons donc besoin les uns des autres. Pour satisfaire nos besoins, nous devons agir poliment. Orod le grand
Ce n'est jamais tard pour commencer, il suffit de se dire que cette fois je finis le travail inachevé. Orod le grand
Personne ne peut nous empêcher de progresser. Orod le grand
On ne peut résister en face des gens de nature pure. Orod le grand
پایان
La fin
| ||||
اشتراک در:
پستها (Atom)